«سلاماً علی من حاربَوا الّیل و عِند الصّباح بالاکفانِ قد عادوا...» سلام بر کسانی که شب را میجنگند و صبح هنگام، با کفن باز میگردند... , ...ادامه مطلب
گاهی در مسیر رشد به جای سنگینتر شدن ، چیزی اضافه شدن، باید یک چیزهایی از تو کنده شود، باید شاخ و برگهایت هرس شده و بارهای اضافیات رها شود تا سبکبال پر پروازت اوج بگیرد! مثل همین نقطه، فاصله است , ...ادامه مطلب
نشستهام روی تخت و یلدای محمد معتمدی میشنوم، دلم تنگ خانه است و اضطراب درسها هر آن به سرم هجوم میآورد، فیزیک را دیشب خوانده اما از پس تمریناتش بر نیامده بودم، ریاضیام مانده، هر شب الگوریتمهای مبا, ...ادامه مطلب
و افسوس که اینک بیتو بهار دیگری از راه میرسد ... , ...ادامه مطلب
هر روز از کنار درخت شاهتوت گوشهی حیاط عبور میکنم اما تا همین صبح امروز شاهتوتهای تازه متولد شدهاش را ندیده بودم، برگهای سبز گلدان خشکشدهام را هم، حتی گلهای زرد و گوجههای کوچک بوتههای گوجه, ...ادامه مطلب
مغزم یک ایالت جداست,، یک امپراطوری مستقل و خودکامه ! خودم بارها دیدهام که جنگجویانش در سکوت مرگبار اتاق به پیکار با هم برخاستهاند و هم را متلاشی کردهاند، نبردی آنچنان سخت و طاقتفرسا که جنگ گلادیات, ...ادامه مطلب
حق دارد دلگیر باشد جمعهای که به جای دامان طبیعت کنج خانهای چندمتری سپری شد ! جمعه دلگیر نیست ، ما گوشه گیریم ... نرگس صرافیان طوفان "متنهای کپی شده" عنوان: جمعهها شرح دلم یک غزل کوتاه, است .., ...ادامه مطلب
لقمهی غذا را در دهانش میگذارد و بعد پقی میزند زیر خنده، میپرسم" سیچه ایخندی؟" لقمه را قورت میدهد و باز میخندد، ادامه میدهد. _ گفتی قدیم و بچههای کوچه یاد محمود و ایوب افتادم، محمود رو که میش, ...ادامه مطلب
حسن از هیبت نامش جملی را انداخت باورم نیست که یک ضربه علی را انداختباورم نیست که خیبرشکن از پا افتاد حضرت واژه برخاستن از پا افتاد "صابر خراسانی" + لطفا این شبها سیم دلتون که وصل شد یادی از ما هم بکنید! , ...ادامه مطلب
صدای شیههی اسب ظهور میآید خبر دهید به یاران، سوار آمدنیست پن۱: سلام علی آل یاسین... پن۲: میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عجلالله) مبارک! پن۳: میدونم که این آهنگ رو قبلا هم گذاشتم اما این دلیل نمیشه که دوباره نذارمش:) به دلیل کمبود آهنگ شاد دوباره همین آهنگ رو بشنوید و شاد باشید:) , ...ادامه مطلب
در تمام طول مسیر مشغول صحبت کردن است من هم فقط میشنوم بدون اینکه کلمهای اظهار نظر یا تایید و تکذیبی کنم؛ ما بین صحبتهایش حرف از مَش سبزعلی رانندهی پراید رنگ و رو رفتهی همان خط می شود، اول از اسقاطی بودن پرایدش میگوید و از صدای بد و دودِ زیادِ اگزوز که حسابی روی مُخش پیادهروی میکند ناله میکند، کمکم میرسد به خود مَش سبزعلی و از رانندگی افتضاحش میگو, ...ادامه مطلب
خواستم بگویم که فاطمه دختر خدیجهی بزرگ است.دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست. نه،اینها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه فاطمه است! 《فاطمه فاطمه است_ دکتر علی شریعتی》 پن۱: خوشی ز عمر ندیده، خ, ...ادامه مطلب
میگفت بعد از این همه سال آمده بود طلب حلالیت، گفت راهی حج است و حالا آمده حسابش را صاف کند، آن هم چه حسابی! بیست، سی سال پیش با پدر مرحومم کار میکرد، پدرم که به رحمت خدا رفت مدعی شد که صاحب تمام این مال و منال است و پدرم سهمی در آن ندارد، هر چه خودما, ...ادامه مطلب
به پهنای صورت اشک میریختم، گویی نرسیدن را از همان روز حس کرده بودم! -الان چه مرگته خو؟ - مو خو میدونم امسال هم نمیرُم، اصلا امسال بوی کربلا نمیاد، حس کسی که میخواد بره کربلایه ندارُم، آخ که مو امسال هم نمیرُم! بلندتر زدم زیر گریه ، صدای هق هق و فین, ...ادامه مطلب
نوشته اند که آدمها را در روزهای سخت باید شناخت؛من میگویم آدمها را در لحظه ی سقوط باید شناخت! یعنی همان لحظه ای که ارتفاع بدبختی هایت از ارتفاع صبر و تحملت، از توان پاهایت برای ایستادن بیشتر میشود. سقوط دقیقاً همان جاییست که می توان اهل را از نااهل با, ...ادامه مطلب