تن بعضی از درختها عین دل ما آدمها پر از زخم و خراشه! اگه درخت نمیکاریم،اگه مرهم گذاشتن بلد نیستیم لااقل زخم نزنیم،شاخه نشکنیم، ریشه ها رو نخشکونیم،اگه درمان نیستیم لااقل درد هم نباشیم! راستی تن چند درخت داغدار هنرنماییهای ماست؟ زخم کدوم تن یادگاری وجود ماست؟ دنیا یقیناً انعکاس اعمال ما رو بهمون پس میده! پن۱: نمایش طنز رادیویی به مناسبت روز درختکاری:)
پن۲: برای عنوان این پست دنبال یه مصرع خوب بودم، به زینب میگم یه شعر با درخت بگو، میگه : درختِ من ارّهای را با تبر قطع کرد[جمله سازی فوق العاده بینظیر احمد در دورهی طفولیت]:))
پن۳: من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن من ندیدم بیدی سایهاش را بفروشد به زمین رایگان میبخشد نارون شاخهی خود را به کلاغ هر کجا برگی هست شور من میشکفد... "سهراب"