حالم حالِ آن برگِ زردِ در آستانهی سقوط است که بر بلندترین شاخهی افرا نشسته؛ پر از افسوس روزهای رفته و فصلهایی که بیرنگ و تار گذشت ...
و اینک پاییز و روزهای خزان زده، ایستاده بر لبهی پرتگاه ، پر از فریاد رفتن ... پر از فریاد مرگ!
+ ای آنکه مرا بردهای از یاد کجایی؟ ... بیگانه شدی، دست مریزاد، کجایی؟
اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 144 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:02