چیزی درونم شبیه سبدی پر از کاسههای چینی شکست، با صدایی مهیب که از خواب غفلت بیدارم کرد.
صدا،صدای شکستن بتهای درونم بود، صدای شکستن بتِ آدمهایی که برای خودم ساخته بودم، بت طلایی کسانی که فکر میکردم بیعیب و نقصترین انسانهای جهانند، آدمهایی که انگار داشتند به حد پرستش در ذهنم بزرگ میشدند، بزرگ و بزرگتر!
اولین بت زمانی شکست که فهمیدم آن اسطورهی بیبدیلم، آنکه درایت، اخلاق و منشش را همیشه تحسین میکنم، آنکه گمان میکردم الههی خوبیست و هیچ نقصی ندارد، تنبل است، از آن تنبلیهایی که گاهی توی ذوقم میزنند. وقتی انگشت تعجب به دندان گرفته بودم حس کردم چیزی درونم با شدت فرو ریخت.
دومی را یادم نیست چه زمانی شکست، فکر میکنم در اثر گذر زمان و تغییرات خودم و آدمهای جهان پیرامونم بود. حالا به جایی رسیدهام که خودم خرده میگیرم :《حساس است، سیاهنمایی دارد، گاهی وقت نشناس است و از همه مهمتر تصور خود علامهپنداری دارد》همان صفتی که سخت از آن بیزارم!
فهمیدنش شاید زمان زیادی برد اما خب، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
سومی اما کمی فاصلهاش بیشتر بود، بیشتر از دور تماشاگرش بودم، از دور میدیدم که چقدر دلم میخواهد شبیه او باشم؛ همه چیز دان، با اخلاق، مودب، موفق و ... اما وقتی که کمی نزدیکتر شدم، وقتی برای اولین بار با ذوق و شوقی کودکانه مخاطب قرارش دادم و پاسخ شبیه تصورم نبود، وقتی تصویر ذهنی ایدهآلم را از نزدیک تماشا کردم و ایدهآل نبود، یا لااقل با ایدهآل من فرسنگها فاصله داشت، مثل آوارِ به جا مانده از زلزلهای شدید در روستایی خشتی، همه چیز در نگاهم خرد شد!
حالا که مدتها از شکستن تندیسهای درونم میگذرد حس میکنم از سایر چیزهایی که ستایششان میکردم هم فاصله گرفتهام، انگار ذهنم در برخوردها محتاطتر شده و بیهوا گارد میگیرد "از کجا معلوم اینم مثل اونها نباشه؟" و بخش عاقلتر درونم بانگ میدهد "هیچ آدمی بیعیب و نقص نیست"!
بخش بزرگنمایی ذهنم از آدمها دورتر شده، ملاکهایش هر روز سختتر میشود، بر سرم تشر میزند که صفت خداگونهای در هیچکدامشان نیست، انسانند و با ممارست به آنچه دارند رسیدهاند. مثل قبل اسطورهسازی نمیکند، بتی هم اگر ناخواسته ساخته شود جنسش ضعیف است و سست پایه! موسای عقلم بالغتر شده و به تقهای سامریها را میشکند و هر بار صدای شکستنش چیزی را در درونم آباد میکند، چیزی شبیه رهایی.
اندراحوالات من 3...
ما را در سایت اندراحوالات من 3 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : agod-likeb بازدید : 153 تاريخ : جمعه 5 دی 1399 ساعت: 11:31